سفارش تبلیغ
صبا ویژن








جاوید باشی وطنم

دروازه خشایارشا

این بنا نزدیکترین اثر معماری فراز سکوی تخت جمشید به پلکان ورودی است.دروازه خشایارشاه که به دروازه ملل نیز شهرت داشته با نقشه ای به وسعت 625 متر مربع شکل گرفته ومشتمل است بریک تالار مربع وسه وودی وخروجی عریض.بر چهار سمت تالار ومجاور دیوارها سکوه های سنگی ایجاد گردیده که به نظر میرسد برای استراحت وانتظار کسانی باشد که می خواستند به حضور شاه برسند.ورودی اصلی تالار که در واقع ورودی مجموعه معماری تخت جمشید نیز محسوب میگردد از دیوار غربی تالار به درون راه می یابد.بر دو جرز طرفین این مدخل دو مجسمه بزرگ گاو با سر انسان استوار گردیده ودو جرز طرفین درگاه شرقی نیز با دو نقش هیولا در هیئت حیوان بالدار با سر انسان آراسته شده است.این پیکره ها همانند هیولاهای نصب شده در ودخل قصرهای آشوری _سرزمینی در کنار ساحل غربی دجله وقسمت میانی بین النهرین میان دجله وفرات) است وشکی نیست که به دستور خشایار شا از آنها تقلید شده است.بر بالای چهار جزر درگاههای شرقی وغربی کتیبه ای میخی به سه زبان پارسی،ایلامی وبابلی نقش بسته که مضمون آن بیان خاتمه ساختمان دروازه ملتها در دوران خشایارشا میباشد.از دروازه ملل درگاه دیگری به سمت جنوب یا به طرف کاخ آپادانا باز میشود.در این درگاه جای پاشنه در سنگ با نقش گل دوازده برگ وجود دارد.با توجه به شواهد تشخیص داده اند دری که بر آن درگاهی استوار بوده حدود 30 سانتیمتر ضخامت داشته وبر روی آن روکشی از طلا بوده است.در مقابل هریک از چهار گوشه تالار ستونی بلند بوده وسقف چوبی بر فراز آنها قرار داشته است.اکنون دو ستون در دروازه ملتها باقی مانده است.بعد از درگاه شرقی خیابان عریضی به سمت تالار صدستون امتداد می یابد وبر دوطرف آن اتاقکهایی در دو ردیف وجود دارد.

 

 

کاخ آپادانا

این کاخ به قرینه آپادانای شوش و در زمان داریوش هخامنشی ساخته شد و مانند آپادانای شوش ودر زمان داریوش هخامنشی ساخته شد ومانند آپادانای شوش دارای 72 ستون بلند به ارتفاع حدود بیست متر بود که در راس هر یک دو نیم تنه گاو نر یا شیر شاخدار قرار داشت وبر فراز آنها سقف کاخ که از چوب ساخته شده بود،استقرار داشت.ساقه ستونهای تالار کاخ،شیاردار وپایه آنها مربع است،در حالی که پایه ستونهای ایوانها به شکل گلدانهای وارونه می باشد.مجموعه ستونهای آپادانا به رنگ روشن شبیه مرمر بوده اند.کاخ آپادانا در قسمت مرتفعی از صفه تخت جمشید ساخته شده و مرکب است از یک تالار مرکزی به مساحت 3600متر مربع با 36 ستون سنگی قطور وسه ایوان در سه چجهت شرق وغرب وشمال تالار مرکزی که هرکدام دوازده ستون داشته است.در جهت جنوبی تالار به جای ایوان اتاقهای کوچک وراهروهایی وجود داشته که احتمالا محل استقرار محافظین قصر وروسای تشریفات و ماموران دربار بئده است.در چهار گوشه کاخ آپادانا برجها واتاقها وراهروهایی در دو طبقه ساخته بودند که ارتفاع هر دو طبقه مجموعا به اندازه ارتفاع سالن مرکزی و ایوانها بوده است.

آپادانا دو در ورودی به طرف ایوانهای شرقی وغربی داشته و ورودی اصلی کاخ احتمالا در قسمت غربی بوده است.حدفاصل سالن مرکزی وایوانها یک دیوار خشتی بوده است.حدفاصل سالن مرکزی وایوانها یک دیوار خشتی به ضخامت 5/5 متر بوده است.بر درگاههای سالن مرکزی آپادانا درهای چوبی با روکش طلا استوار بوده ونمای داخلی سالن مرکزی را آجرهای لعابدار رنگین منقوش به نقش حیوانات از قبیل شیر وگاو ودرختان سرو ونخل تشکیل می داده است.در قسمت بالای دیوار نیز بر روی گچ نقاشیهای رنگارنگ بوده است.کاخ آپادانا خود بر فراز سکویی به ارتفاع چهار متر از سطح سکوی اصلی تخت جمشید ایجاد گردیده ودو مجموعه پلکان مقابل یکدیگر همانند پلکان اصلی تخت جمشید به کاخ منتهی میگردد.این پلکان خود از آثار ارزشمند است.در سمت راست پلکان افسرا مادی وپارسی یک در میان در دو ردیف وسپر نیزه داران وسربازان جاویدان نقش بسته اند.بر بدنه سمت چپ نیز در سه ردیف 23 مجلس نمایندگان کشورها واستانهای مختلف هخامنشی به راهنمایی یک نفر مادی یا پارسی در حالی که هدایای کشور خود را در دست دارند،دیده میشود.

 

 

 


نوشته شده در شنبه 89/6/20ساعت 3:51 عصر توسط مریم هدایت نظرات ( ) |



ابنیه تخت جمشید بر فراز سکویی احداث گردیده واجداد داریوش نیز عمارات خود را بر چنین سکوهایی ایجاد میکردند.سنگ در معماری هخامنشی جایگاه خاصی داشت. در تخت جمشید نیز بیشتر ستون ها،جرزها ودرگاهها از سنگ ساخته شده اند.برای چیدن دیوار،سنگهای بزرگ را تراشیده ودم دار میکردند آنگاه آنها را روی هم میچیدند.گاهی به جای ملاط از قیر طبیعی استفاده میکردند.اما در بیشتر موارد سنگها را میتراشیدند وبدون ملاط روی هم میچیدند وبه وسیله بست آهنی به هم متصل میکردند.در تخت جمشید از خشت وگل نیز زیاد استفاده شده است.در برخی تالارها وعمارات وسیع دیوارها از خشت وگل وقاب ورودیها وپنجره ها از سنگ تراشیده شده اند.روی دیواره های گلی را با گچ منقوش یا آجرهای لعابدار منقوش پوشانیده اند.دیوار دفاعی تخت جمشید هم از خشت وگل بوده است.پوشش تالارها از چوب سدر یا سرو و بر فراز ستونهای سنگی استوار بوده است.چوب تنها در پوشش کاربرد نداشته بلکه برخی از ستونها نیز چوبی بوده که بر پایه ستونهای سنگی استقرار می یافته است.شواهدی در دست است که درها وبرخی نقشهای حجاری شده در تخت جمشید با ورقه طلا وفلزات گرانبها مزین بوده و دور از واقعیت نمی تواند باشد که در تخت جمشید هم مانند شوش از نقره ومس وعاج ولاجورد وعقیق در تزئینات ونماسازی استفاده شده است.رنگ نیز در تزیینات معماری تخت جمشید عنصر مهم وقابل توجهی بوده است وتیرهای چوبی سقف تزیین رنگی داشته اند.

بسیاری از تاسیسات تخت جمشید را سازندگان آپادانای شوش ساخته اند ومصالحی را در ان بکار برده اند که در شوش مورد استفاده قرار گرفته است.برای آگاهی از چگونگی بنای تخت جمشید ومصالح به کار رفته در آن بخشهایی از گزارش داریوش در باره کاخ شوش را مرور میکنیم:

این کاخی است که من(داریوش)در شوش بنا کرده ام.تزیینات آن از راه دور آورده شده "چوب سدر" را از کوه موسوم به جبل لبنان آورده اند ..."چوب میش مکن" از گنداره(ناحیه ای مین هند وافغانستان در حدود پیشاور) وکرمان حمل شد،طلایی که در اینحا به کار رفته از ساردس(یکی از شهرهای آسیای صغیر،از فتوحات کوروش)وبلخ آورده شد."سنگ لاجورد وعقیق که اینجا استفاده شده از خوارزم(ناحیه ای در کنار جیحون که سابقا شانزدهمین ساتراپ ایران بوده است)آورده اند.نقره ومس که در اینجا به کار رفته از مصر آورده شده.تزییناتی که دیوارها را مزین داشته اند از ایونیه_جزایر ساحل غربی یونان)آورده شده.عاجی که به کار رفته از حبشه،هند ورخج(ناحیه قدیمی بین سیستان وهند)حمل شده.ستونهای سنگی که اینجا کار گذاشته شده است از شهری به نام ابیردوش در ایلام آورده شده.

شواهد ویافته های باستان شناسی در تخت جمشید حاکی از این واقعیت هستند که مصالح وتزیینات بناهای تخت جمشید نیز همانند کاخ شوش بوده است. 


نوشته شده در شنبه 89/6/20ساعت 3:27 عصر توسط مریم هدایت نظرات ( ) |



بنای تخت جمشید در حدود سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی آغاز شد.برای فراهم آوردن زمینه ایجاد تخت جمشید نخست بخشی از دامنه جنوبغربی کوه رحمت به مساحت حدود دو کیلومتر مربع با بریدن وشکستن سنگها تسطیح گردید ودر جبهه های غرب وجنوب سطح ایجاد شده با سنگهای بزرگ تراشیده دیواری کشیده شد تا مکان آماده شده به صورت سکویی درآید.

چنین سکویی را اجداد داریوش نیز ایجاد میکردند تا کاخ های کوچک خود را بر روی آن بنا کنند.کاخ شوش تازه به پایان رسیده بود که داریوش تصمیم گرفت مقر دیگری در تخت جمشید ودر پارس سرزمین اصلی خود بنا کند.بدین ترتیب به فرمان او شالوده بناهای تخت جمشید بر فراز سکوی آماده شده آغاز شد.سکوی تخت جمشید هشت تا هجده متر تا زمین های اطراف ارتفاع داشته ونخست جهت دسترسی به بالای سکو در سمت شمال غربی دو مجموعه پلکان به طور قرینه بر دوسوی یک فضای پس نشسته ویک سکوی کوچک ملحق به سکوی اصلی ساخته شد وبر هر طرف 110 پله به طول 90/6 متر وارتفاع 10 سانتیمتر ایجاد گردید.پله ها در سنگ تراشیده شدند وهر چهار یا پنج پله در یک قطعه سنگ بزرگ یک پارچه تعبیه گردید.ارتفاع پله ها به این دلیل کم بود که اسب سواران بتوانند به آسان از آنها بالا بروند. برگرد سکوی تخت جمشید دیوار دفاعی بلندی از خشت خام ساخته شد.آنگاه بناهای عظیم وباشکوه تخت جمشید یکی پس از دیگری بر روی سکو بنیان نهاده شد.کار ساختمان بناهای تخت جمشید یکی پس از دیگری بر روی سکو بنیان نهاده شد.کار ساختمان بناهای تخت جمشید در زمان داریوش هخامنشی 522-486 ق م،آغاز وتا زمان اردشیر سوم 359-338 ق م، ادامه یافت.داریوش برای ساختن وآرایش تخت جمشید معماران وهنرمندانی را که کاخ او را در شوش ساخته بودند مامور کرد.در زمان او علاوه بر سکوی اصلی وپلکان ودیوار دفاعی آپادانا یا تالار بارعام وتچر یا کاخ داریوش ومنبع آب و زهکشی ها وبخشی هایی از خزانه شاهی ساخته شد وبه دستور خشایارشاه (486-465 ق م) پسر داریوش آپادانا به اتمام رسید.ساختمان تالار صد ستون آغاز شد،دروازه ملت ها یا دروازه خشایارشاه ساخته شد،کاخ خشایارشاه یا هدیش ساخته شد وکار ساختمان خزانه شاهی به اتمام رسید ودر زمان اردشیر اول (465-424 ق م) ساختمان تالار صدستون که در دوران خشایار شاه آغاز شده بود به اتمام رسید وکاخ اردشیر اول ساخته شد،جایگاه سربازان ساخته شد ودو ردیف اتاق در طرفین خیابان ورود به محوطه جلو تالار صدستون بنیان گرفت.تا زمان اردشیر سوم(359-338 ق م) ساخت وساز وتکمیل بناهای روی صفه تخت جمشید ادامه داشت وظاهرا کاخ اردشیر سوم آخرین بنای با اهمیتی بود که در تخت جمشید ساخته شد وهنوز بناها وآثار نیمه تمامی وجود داشت که کار آنها هیچگاه به اتمام نرسید.


نوشته شده در شنبه 89/6/20ساعت 2:52 عصر توسط مریم هدایت نظرات ( ) |



تخت جمشید در نزدیکی شهر مرودشت ودر فاصله حدود 65 کیلومتری شمال شرق شیراز واقع است.یونیان به آن پرس پولیس می گفتند ودر ایران قدیم از آن به عنوانهای چهل منار یا چهل ستون نام برده شده است.

تخت جمشید از جمله آثار باستانی مهم ایران بوده که توجه جهانگردان ومستشرقان را به خود جلب کرده است."اودریش فون پوردنون"کشیش آلمانی وجهانگردی که در سال 1318 م/717 ه ق به ایران آمد ودر مسیر خود از تخت جمشید بازدید نمود،درباره آن نوشته است: در اینجا به شهری میرسیم که کنام نام دارد وسابقا شهر بزرگی بوده است ودر سابق به رومیها خسارات بسیار وارد آورد.حصار این شهر 50 میل طول دارد، در این شهر هنوز چندین قصر پابرجا است ولی احدی در آن منزل ندارد.

درسال 1474 م/878 ه ق نیز جهانگرد دیگری به نام "جوزف باربارو" از تخت جمشید دیدن کرده ونوشته است که آن محل به چهل منار شهرت داشته است.باربارو برخی از نقشهای تخت جمشید را شبیه نقش هایی توصیف کرده که اروپاییان از پدر آسمانی خود می ساخته اند.او درباره نقش فروهر نوشته است: میگویند آن نقش سلیمان است.در زمان صفویه جهانگردان بسیاری در هیئت های سیاسی وبازرگانی به ایران آمدند وبیشتر آنها از تخت جمشید بازدید کردند. از اقدامات مهم جهانگردان وبازدیدکنندگان تخت جمشید کشف راز خط میخی بود. در سال 1765 م/1144 ش،جهانگرد محققی به نام "کارستن نیبور" در مدت اقامت سه هفته ای خود در تخت جمشید،نقشه کامل آن راترسیم وکتیبه های میخی را به دقت رونویس کرد ودر سال 1802 م/1181ش،"گئورگ فردریش گروتفند" با استفاده از آن رونویسها توانست کلید خواندن خط میخی فارسی باستان را به دست آورد وگامی مهم در جهت شناخت تاریخ کهن ایران بردارد.درباره ماهیت تخت جمشید اظهار نظرهای جالب ومتفاوتی ابراز شده است.بعضی آن را مقبره نوح دانسته اند،برخی تالار دادگاه،برخی کاخ کوروش،برخی معبد وبرخی پرستشگاه بت پرستان.هنوز هم چنانکه باید ماهیت اصلی تخت جمشید روشن و آشکار نشده است.شادروان حسن پیرنیا آن را بقایای یک ارگ یا قلعه دانسته است که داریوش در هنگام توقف های طولانی اقامت در آن را بر بابل وشوش وهمدان ترجیح میداد.

برخی هم تخت جمشید را یک رصد خانه پنداشته اند ودلیل خود رانشانه ای ذکر میکنند که در میان تالار سه دروازه کشف شده است. این نشانه سنگ مکعب شکلی است که روی آن یک دایره وسه خط کشیده شده وجز برای مقاصد نجومی ورصدی کاربرد دیگری نداشته وبرای یافتن نقاط اعتدالین بکار میرفته است.این فرضیه را دکتر پرویز ورجاوند به گونه دیگری بیان کرده است.براساس  نظریه ایشان،بنا بر دلایلی میان جنبه های نجومی وبنای این مجموعه ومراسمی که در هنگام نوروز وسال نو صورت میگرفته است ارتباطی وجود دارد وبرخی نگاره ها مانند حمله شیر به گاو دلیل آن ارتباط می باشد.

"رمن گیرشمن" بااطمینان وبه تفصیل رابطه تخت جمشید را با نوروز اینگونه بیان کرده است:

پیش از انجام تشریفات نوروز بزرگان ونمایندگان کشورها به تخت جمشید می آمدند ودر دشت وسیع مرودشت ومغرب تخت جمشید قرار گرفته هزاران خیمه میزدند،روز نوروز بزرگان ونجبای پارسی ومادی از پله وسیعی که مقابل تخت جمشید قرار گرفته بالا میرفتند واز دروازه بزرگ خشایارشاه از میان مجسمه هایی که نیمه پیکرشان انسان ونیمه دیگر حیوان است وبه عنوان نگهبان در مدخل کاخ قرار داده شده عبور میکردند وپس از آن وارد حیاط مقابل در آپادانا میشدند.پذیرایی اشخاص در کاخ داریوش انجام میگرفت ودر پایان پذیرایی ،شاه ومیهمانان از همان راهی که وارد تالار شده بودند به سوی سه دروازه مراجعت میکردند واز در شرقی خارج میشدند،سپس شاه وهمراهانش از طرف جنوب وارد تالار صد ستون میشدند. سپس شاه وهمراهانش از طرف جنوب وارد تالار صدستون میشدند.پیش از ورود شاه به تالار صد ستون روسای نمایندگان ملتها وهمراهانشان که هدایای قیمتی در دست داشتند به طرف تالار تخت(صدستون) روان میشدند.در اطراف آنها سربازان جاویدان حرکت میکردند،روسای نمایندگان از پله های بزرگ تخت جمشید بالا میرفتند واز دروازه بزرگ خشایارشاه عبور میکردند.سپس از در شرقی تالار مجاور دروازه گذشته وارد خیابان طویلی میشدند.در انتهای خیابان دروازه دیگری بود که ناتمام مانده بود،دعوت شدگان از مقابل آْن دروازه نیز عبور کرده داخل حیاط بزرگی میشدند.در آنجا سران بزرگ لشکر در تالارستون داری گرد می آمدند.آنگاه دعوت شدگان را به دربار در تالار تخت راهنمایی میکردند،روسای ملت ها یکی پس از دیگری وارد تالار تخت میشدند ودر پیشگاه شاه هدایای خود را تقدیم میکردند.در این تالار میهمانان از طریق دیدن نقش برجسته ها وعلائم ونشانه ها وتوضیحاتی که به آنها داده میشد با دیدگاههای سیاسی واعتقادی شاه آشنا میشدند.نمایندگان ملتها پس از اتمام ماموریت خود از از همان راهی که آمده بودند مراجعت میکردند واز دروازه بزرگ خشایار شاه خارج میشدند.

باوجودی که ماهیت تخت جمشید هنوز کاملا روشن نشده،تمامی مستشرقان وایزان شناسان جایگاه بااهمیت آن رادر دنیای قدیم یادآوری کرده اند."ریچارد فرای"تخت جمشید را نشانه ای از هنر شگفت جهان باستان شمرده واز آن به عنوان مکانی مقدس یاد کرده واحتمال داده است که در زمان داریوش واقعه ای به آن اهمیت خاص بخشیده است.به اعتقاد ریچارد فرای این مکان از دید پادشاهان ساسانی نیز اهمیت وقداست داشته،تاجایی که نقش های برجسته نقش رستم به میمنت تخت جمشید در نزدیکی آن بر کوه نقش بسته است.اهمیت معنوی وقداست تخت جمشید موجب شده که مراسم تاجگذاری در آن برگزار شود وآرامگاه شاها وکعبه زرتشت در نزدیکی آن ایجاد گردد.


نوشته شده در شنبه 89/6/20ساعت 1:12 عصر توسط مریم هدایت نظرات ( ) |



آجرهای رنگی لعابدار با نقش برجسته کمانداران جاویدان

محل کشف:کاخ آپادانای شوش


نوشته شده در جمعه 89/6/5ساعت 11:2 عصر توسط مریم هدایت نظرات ( ) |



<      1   2   3   4   5   >>   >


Design By : ParsSkin.Com