جاوید باشی وطنم
این کاخ که به تچر شهرت داشته درجنوب آپادانا وبرجایگاهی بلندتر از آن قرار دارد.ساختمان آن در زمان داریوش آغاز ودر زمان خشایارشا به اتمام رسید.دیوارهای کاخ از خشت وگل ساخته شده بود؛به همین دلیل امروزه اثری از آن دیوارها برجای نمانده وتنها در امتداد دیوارها قابهای سنگی درها وپنجره ها باقی مانده که راهنمای وضعیت معماری این کاخ است.این کاخ شامل یک تالار مرکزی ستون دار بوده ودر طرف شمال ومشرق ومغرب آن اتاقهایی قرار داشته وسمت جنوبی به ایوانی منتهی گردیده است.راه ورود به کاخ ابتدا از طریق دو ردیف پلکان در سمت جنوب بوده وپلکان سمت غربی در زمان اردشیر سوم ساخته شده است . براساس کتیبه ای در ایوان جنوبی کاخ داریوش در زمان خود او ساخته شده وخشایارشاه تزئینات آن را به اتمام رسانیده است.در درگاه جنوبی تالار تچر نیز کتیبه ای نوشته شده وبیانگر آن است که داریوش بنیانگذار آن بوده است.نقش برجسته های سنگی کاخ داریوش از ظرافت وزیبایی خاصی برخوردار است.این ظرافت در همه جا وبه ویژه در حواشی وبدنه پلکان های غربی وجنوبی کاخ کاملا" محسوس است.نقوش دیواره پلکانها اشخاصی را نشان میدهد که حامل هدایایی از قبیل آهو وبز کوهی وظرفهای پراز اشیا بهادار هستند.حجاری درگاهها اسیب فراوان دیده،اما زیبایی خود را حفظ کرده است.بر درگاههای شمالی وجنوبی کاخ ورود وخروج شاه نشان داده شده است.در این نقش ها گویا طوق وگردن بند وتاج و دستبند ومحاسن شاه روکوب طلا وفلز گرانبها داشته که به تاراج رفته است.بر دو درگاه شرقی وغربی صحنه نبرد شاه با یک حیوان افسانه ای وشکار شیر وگاو کوهی نقش گردیده است.بر جرز سنگی اتاقهای کوچک شرقی وشمالی نقش خدمه مخصوص که هرکدام اسباب ولوازمی در دست دارند دیده میشود وهیجده کتیبه به خط میخی در حاشیه دریچه ها وتاقچه ها نوشته شده که مضمون آنها یکسان وعبارت است از:"این گیلویی سنگ پنجره در خانه شاهی داریوش ساخته شده است" کف اتاقها از اندود مخلوط گچ وخاکه سنگ وشن با رنگ قرمز بوده است. یادگاریهای فراوانی بر روی بدنه سنگهای کاخ داریوش نوشته شده که از جمله آنها یادبود شاپور دوم ساسانی (309 تا 379 م)به خط پهلوی وکتیبه ای به خط کوفی مربوط به سال 881 هجری وکتیبه ای طولانی به خط نسخ مزبوط به معتمدالدوله فرهاد میرزا والی فارس در سال 1294 هجری وکتیبه ای به خط نستعلیق از احتشام الدوله فرزند فرهاد میرزا به سال 1296 هجری است.کاخ داریوش در مجموع 38 ستون داشته است.پایه ستونها چهارگوش وبدنه ستون ها شیاردار وبر فراز آنها پیکره گاو دو سر استوار بوده است.بلندای سقف این کاخ همانند کاخ آپادانا به حدود بیست متر می رسیده است.در سمت جنوبی کاخ تچر ودو متر پایین تر از سطح ایوان،فضای نسبتا" وسیعی بوده که حیاط آن محسوب می شده است.کاخ داریوش که به آیینه خانه نیز شهرت دارد به اعتقاد برخی به دلیل وسعت کم،یک کاخ حکومتی رسمی نبوده بلکه اقامتگاه شخصی ورسمی داریوش بوده است.در سمت شرقی کاخ داریوش "تپه مرکزی"قرار دارد.کاوشهای باستان شناسی نشان داده است که بر روی آن ساختمان هایی وجود داشته ودر حال حاضر در برخی قسمت ها تنها دیوارهایی از آن باقی مانده وماهیت آن مشخص نشده است. کاخ سه دروازه که به کاخ مرکزی نیز شهرت دارد در سمت جنوب شرقی کاخ آپادانا واقع گردیده ودر زمان داریوش هخامنشی ساخته شده است.این کاخ دارای سه ورودی نسبتا" عریض بوده و بر درگاهی مشرق آن نقش 28 تن از نمایندگان ممالک امپراتوری هخامنشی حجاری شده است.آنها تخت شاهی را بر روی دست دارند وداریوش و ولیعهدش خشایارشا بر روی تخت قرار گرفته اند.در آرایش این نقش ها تاج وطوق و یاره شاه از طلا یا فلزی گرانبها بوده که کنده شده وبه سزقت رفته است.بر درگاهی های شمالی وجنوبی تصویر شاه در حال بیرون رفتن از کاخ دیده می شود.کاخ سه دروازه از سمت شمال وجنوب به دو ایوان ستون دار مربوط بوده وهمانند دروازه ملل بر اطراف آن سکوهای سنگی ایجاد شده است.پلکانهای این کاخ با دقت وظرافت تمام حجاری شده اند.بر یک طرف پارسیان وبر طرف دیگر مادیها در حال رفتن به حضور شاه نقش بسته اند.برخی با توجه به این نقش ها کاخ سه دروازه را محل سلام خاص یا جایگاهی شبیه دفتر مخصوص شاه یا دفتر نظامی دانسته اند.کاخ سه دروازه از طریق پلکانهای سنگی عظیم از سمت شمال به حیاط مقابل کاخ آپادانا راه داشته ودر سمت جنوب نیز از طریق پلکانهای سنگی ظریف به کاخ خشایارشا مربوط بوده است.دیواره پلکانهای کاخ مرکزی نیز با نقشهای ظریفی زینت یافته است.بر دیواره های این کاخ درگاهها و تاقچه هایی نیز قرار دارد.سرستون های ایوان شمالی و ایوان جنوبی که ترکیبی از سر انسان وتنه حیوان هستند به گونه زیبایی تراشیده شده اند. این بنا که به تالار تخت نیز شهرت دارد در سمت شرقی تخت جمشید و در مقابل کاخ آپادانا قرار دارد. ساختمان آن در زمان خشایارشا بنیانگذاری ودر زمان اردشیر اول تکمیل گردید.برخی علت ساختن آن را نیاز به مکانی وسیع تر از فضاهای موجود در تخت جمشید می دانند وبرخی انگیزه ساختن را رقابت با آپادانا وجایگزین کردن صدستون با آن حدس زده اند.صد ستون وسیع ترین کاخ پذیرایی در تخت جمشید با وسعت حدود 4900 متر مربع است ویکصد ستون هریک به بلندای دوازده متر برای استقرار سقف در آن برافراشته شده است.بر هر دیوار تالار صدستون دو درگاهی ورودی وخروجی ایجاد شده است.درگاههای دیوار شمالی وجنوبی وسیع تر وبه عرض 3/80 متر هستند.بربدنه درگاهی شمالی ده ردیف سرباز نیزه دار پارسی ومادی یک در میان نقش گردیده وبر فراز آنها تخت پادشاهی قرار دارد در حالی که شاه بر روی تخت نشسته وبه گزارش یکی از بزرگان ماد گوش می دهد. بر درگاههای جنوبی جمعا" 28 نفر در دو گروه چهارده نفری نقش گردیده است.افراد آن گروهها هرکدام نماینده یکی از کشورهای امپراتوری هخامنشی هستند.آنها نیز اورنگ شاهی را بر دستان خود نگه داشته اند.شاه بر اورنگ پادشاهی تکیه داده و بر بالای سرش شکل فروهر در حال پرواز نقش بسته است.بر چها درگاه شرقی وغربی تصویری از شکار شیر وجدال شاه با هیولایی که مظهر اهریمن بوده حجاری شده است.علاوه بر در گاهها دریچه هایی نیز از تالار صدستون به ایوان شمالیمجاور آن باز شده است.در صورتی که انتهای دریچه های سه دیوار شرقی،غربی وجنوبی بسته شده وبه صورت تاقچه هایی در آمده است.بر سمت شمالی تالار یک رواق وجود داشته که دارای شانزده ستون بوده و از آنها تنها ته ستون ها باقی مانده است.در دوگوشه شمال شرقی وشمال غربی دو فضای معماری کوچک وجود داشته است.فضای باز وخالی شمال تالار صد ستون به مدخل اصلی کاخ وپلکان های ورودی مربوط میگردد. دروازه خشایارشا این بنا نزدیکترین اثر معماری فراز سکوی تخت جمشید به پلکان ورودی است.دروازه خشایارشاه که به دروازه ملل نیز شهرت داشته با نقشه ای به وسعت 625 متر مربع شکل گرفته ومشتمل است بریک تالار مربع وسه وودی وخروجی عریض.بر چهار سمت تالار ومجاور دیوارها سکوه های سنگی ایجاد گردیده که به نظر میرسد برای استراحت وانتظار کسانی باشد که می خواستند به حضور شاه برسند.ورودی اصلی تالار که در واقع ورودی مجموعه معماری تخت جمشید نیز محسوب میگردد از دیوار غربی تالار به درون راه می یابد.بر دو جرز طرفین این مدخل دو مجسمه بزرگ گاو با سر انسان استوار گردیده ودو جرز طرفین درگاه شرقی نیز با دو نقش هیولا در هیئت حیوان بالدار با سر انسان آراسته شده است.این پیکره ها همانند هیولاهای نصب شده در ودخل قصرهای آشوری _سرزمینی در کنار ساحل غربی دجله وقسمت میانی بین النهرین میان دجله وفرات) است وشکی نیست که به دستور خشایار شا از آنها تقلید شده است.بر بالای چهار جزر درگاههای شرقی وغربی کتیبه ای میخی به سه زبان پارسی،ایلامی وبابلی نقش بسته که مضمون آن بیان خاتمه ساختمان دروازه ملتها در دوران خشایارشا میباشد.از دروازه ملل درگاه دیگری به سمت جنوب یا به طرف کاخ آپادانا باز میشود.در این درگاه جای پاشنه در سنگ با نقش گل دوازده برگ وجود دارد.با توجه به شواهد تشخیص داده اند دری که بر آن درگاهی استوار بوده حدود 30 سانتیمتر ضخامت داشته وبر روی آن روکشی از طلا بوده است.در مقابل هریک از چهار گوشه تالار ستونی بلند بوده وسقف چوبی بر فراز آنها قرار داشته است.اکنون دو ستون در دروازه ملتها باقی مانده است.بعد از درگاه شرقی خیابان عریضی به سمت تالار صدستون امتداد می یابد وبر دوطرف آن اتاقکهایی در دو ردیف وجود دارد.
کاخ آپادانا این کاخ به قرینه آپادانای شوش و در زمان داریوش هخامنشی ساخته شد و مانند آپادانای شوش ودر زمان داریوش هخامنشی ساخته شد ومانند آپادانای شوش دارای 72 ستون بلند به ارتفاع حدود بیست متر بود که در راس هر یک دو نیم تنه گاو نر یا شیر شاخدار قرار داشت وبر فراز آنها سقف کاخ که از چوب ساخته شده بود،استقرار داشت.ساقه ستونهای تالار کاخ،شیاردار وپایه آنها مربع است،در حالی که پایه ستونهای ایوانها به شکل گلدانهای وارونه می باشد.مجموعه ستونهای آپادانا به رنگ روشن شبیه مرمر بوده اند.کاخ آپادانا در قسمت مرتفعی از صفه تخت جمشید ساخته شده و مرکب است از یک تالار مرکزی به مساحت 3600متر مربع با 36 ستون سنگی قطور وسه ایوان در سه چجهت شرق وغرب وشمال تالار مرکزی که هرکدام دوازده ستون داشته است.در جهت جنوبی تالار به جای ایوان اتاقهای کوچک وراهروهایی وجود داشته که احتمالا محل استقرار محافظین قصر وروسای تشریفات و ماموران دربار بئده است.در چهار گوشه کاخ آپادانا برجها واتاقها وراهروهایی در دو طبقه ساخته بودند که ارتفاع هر دو طبقه مجموعا به اندازه ارتفاع سالن مرکزی و ایوانها بوده است. آپادانا دو در ورودی به طرف ایوانهای شرقی وغربی داشته و ورودی اصلی کاخ احتمالا در قسمت غربی بوده است.حدفاصل سالن مرکزی وایوانها یک دیوار خشتی بوده است.حدفاصل سالن مرکزی وایوانها یک دیوار خشتی به ضخامت 5/5 متر بوده است.بر درگاههای سالن مرکزی آپادانا درهای چوبی با روکش طلا استوار بوده ونمای داخلی سالن مرکزی را آجرهای لعابدار رنگین منقوش به نقش حیوانات از قبیل شیر وگاو ودرختان سرو ونخل تشکیل می داده است.در قسمت بالای دیوار نیز بر روی گچ نقاشیهای رنگارنگ بوده است.کاخ آپادانا خود بر فراز سکویی به ارتفاع چهار متر از سطح سکوی اصلی تخت جمشید ایجاد گردیده ودو مجموعه پلکان مقابل یکدیگر همانند پلکان اصلی تخت جمشید به کاخ منتهی میگردد.این پلکان خود از آثار ارزشمند است.در سمت راست پلکان افسرا مادی وپارسی یک در میان در دو ردیف وسپر نیزه داران وسربازان جاویدان نقش بسته اند.بر بدنه سمت چپ نیز در سه ردیف 23 مجلس نمایندگان کشورها واستانهای مختلف هخامنشی به راهنمایی یک نفر مادی یا پارسی در حالی که هدایای کشور خود را در دست دارند،دیده میشود. ابنیه تخت جمشید بر فراز سکویی احداث گردیده واجداد داریوش نیز عمارات خود را بر چنین سکوهایی ایجاد میکردند.سنگ در معماری هخامنشی جایگاه خاصی داشت. در تخت جمشید نیز بیشتر ستون ها،جرزها ودرگاهها از سنگ ساخته شده اند.برای چیدن دیوار،سنگهای بزرگ را تراشیده ودم دار میکردند آنگاه آنها را روی هم میچیدند.گاهی به جای ملاط از قیر طبیعی استفاده میکردند.اما در بیشتر موارد سنگها را میتراشیدند وبدون ملاط روی هم میچیدند وبه وسیله بست آهنی به هم متصل میکردند.در تخت جمشید از خشت وگل نیز زیاد استفاده شده است.در برخی تالارها وعمارات وسیع دیوارها از خشت وگل وقاب ورودیها وپنجره ها از سنگ تراشیده شده اند.روی دیواره های گلی را با گچ منقوش یا آجرهای لعابدار منقوش پوشانیده اند.دیوار دفاعی تخت جمشید هم از خشت وگل بوده است.پوشش تالارها از چوب سدر یا سرو و بر فراز ستونهای سنگی استوار بوده است.چوب تنها در پوشش کاربرد نداشته بلکه برخی از ستونها نیز چوبی بوده که بر پایه ستونهای سنگی استقرار می یافته است.شواهدی در دست است که درها وبرخی نقشهای حجاری شده در تخت جمشید با ورقه طلا وفلزات گرانبها مزین بوده و دور از واقعیت نمی تواند باشد که در تخت جمشید هم مانند شوش از نقره ومس وعاج ولاجورد وعقیق در تزئینات ونماسازی استفاده شده است.رنگ نیز در تزیینات معماری تخت جمشید عنصر مهم وقابل توجهی بوده است وتیرهای چوبی سقف تزیین رنگی داشته اند. بسیاری از تاسیسات تخت جمشید را سازندگان آپادانای شوش ساخته اند ومصالحی را در ان بکار برده اند که در شوش مورد استفاده قرار گرفته است.برای آگاهی از چگونگی بنای تخت جمشید ومصالح به کار رفته در آن بخشهایی از گزارش داریوش در باره کاخ شوش را مرور میکنیم: این کاخی است که من(داریوش)در شوش بنا کرده ام.تزیینات آن از راه دور آورده شده "چوب سدر" را از کوه موسوم به جبل لبنان آورده اند ..."چوب میش مکن" از گنداره(ناحیه ای مین هند وافغانستان در حدود پیشاور) وکرمان حمل شد،طلایی که در اینحا به کار رفته از ساردس(یکی از شهرهای آسیای صغیر،از فتوحات کوروش)وبلخ آورده شد."سنگ لاجورد وعقیق که اینجا استفاده شده از خوارزم(ناحیه ای در کنار جیحون که سابقا شانزدهمین ساتراپ ایران بوده است)آورده اند.نقره ومس که در اینجا به کار رفته از مصر آورده شده.تزییناتی که دیوارها را مزین داشته اند از ایونیه_جزایر ساحل غربی یونان)آورده شده.عاجی که به کار رفته از حبشه،هند ورخج(ناحیه قدیمی بین سیستان وهند)حمل شده.ستونهای سنگی که اینجا کار گذاشته شده است از شهری به نام ابیردوش در ایلام آورده شده. شواهد ویافته های باستان شناسی در تخت جمشید حاکی از این واقعیت هستند که مصالح وتزیینات بناهای تخت جمشید نیز همانند کاخ شوش بوده است.
Design By : ParsSkin.Com |